به گزارش روابط عمومی، روز «شعر و ادبیات آیینی» در ایران همزمان با اول محرم است و شورای فرهنگ عمومی کشور با هدف معرفی، ترویج و پاسداشت میراث کهن و گرانسنگ ادبیات آیینی، روز اول محرم را در تقویم ملی کشور به عنوان «روز شعر و ادبیات آیینی» نامگذاری کرده است.
به همین مناسبت، گفتگویی با خانم عاطفه جوشقانیان، طلبه شاعر آیینی جامعه الزهرا سلاماللهعلیها که توفیق دیدار با رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالی را داشته است، انجام شده که در ادامه میخوانید:
بخش اول: آغاز مسیر شاعری
سؤال: چه شد که به شعر آیینی روی آوردید و نقطه شروع شما کجا بود؟
بهصورت جدی و تخصصی از سال ۱۳۹۴ وارد دنیای شعر شدم. از همان ابتدا رویکرد اصلیام، شعر آیینی بود؛ گرچه در مسیر رشد و تمرین، در قالبهای مختلفی مثل شعر عاشقانه و شعر آزاد هم تجربههایی داشتم و آزمون و خطاهایی را پشت سر گذاشتم. با این حال، جهتگیری اصلی من از همان ابتدا مشخص بود و تمرکز و هدفم، سرودن شعر آیینی و پرداختن به معارف اهلبیت علیهمالسلام بود.
سؤال: اولین شعری که سرودید در چه حالوهوایی بود؟ هنوز به یادتان مانده؟
اولین شعری که سرودم، سال دقیقش را به یاد ندارم، اما کلاس سوم راهنمایی بودم؛ یعنی حدود بیست سال پیش. آن در مشهد بودم و حال و هوای خاصی بر من حاکم بود. یادم هست در منطقه کوهسنگی مشهد بودم و فضای معنوی شهدا بر دلم اثر گذاشته بود. در همان حال و هوا، اولین شعرم را گفتم.
احساس میکنم شروع شاعریام نتیجه عنایت امام رضا علیهالسلام و شهدا بود؛ انگار آن لحظه، اتصال قلبی خاصی ایجاد شد که جرقه شعر را در وجودم زد. از همانجا بود که مسیر شعر برای من آغاز شد.
سؤال: آیا خانواده یا فضای مذهبی دوران کودکیتان در شکلگیری این مسیر نقش داشت؟
از آنجا که پدرم مداح بودند، ما از همان کودکی با اشعار بهویژه اشعار آیینی، مأنوس بودیم. ایشان هم در خانه میخواندند و هم در محافل و مجالس مذهبی، و همین باعث شده بود که گوش ما از همان ابتدا با وزن و لحن شعر آشنا شود. به همین دلیل، وقتی من سرودن شعر را آغاز کردم، در وزنسازی تقریباً مشکلی نداشتم. از نظر مضمون و اندیشه هم، فضای خانوادگیام خیلی کمککننده بود؛ چون از کودکی با منابع تاریخی، روایات و مفاهیم اهلبیت انس گرفته بودم و این مفاهیم تا حد زیادی در ذهنم نقش بسته بود. در واقع، این زمینه آشنایی، نقطه شروع و پشتوانهای محکم برای ورود من به دنیای شعر بود.
بخش دوم: درباره شعر آیینی
سؤال: تعریف شما از شعر آیینی چیست؟ چه شاخصهای آن را از سایر گونههای شعری جدا میکند؟
به نظر من، هر شعری که در خدمت معارف اهلبیت علیهمالسلام باشد، شعر آیینی محسوب میشود. حتی اگر موضوع شعر عاشقانهای درباره همسر باشد، اما اگر این عشق در راستای آموزهها و ارزشهای اهلبیت تعریف شود، باز هم میتواند در زمره شعر آیینی قرار گیرد.
آنچه مرز شعر آیینی را از سایر گونهها جدا میکند، مضمون و اندیشهای است که در دل آن نهفته است؛ یعنی هرگاه شعر در مسیر تبیین، ترویج یا بازتاب معارف اهلبیت باشد، میتوان آن را آیینی دانست، صرفنظر از قالب یا موضوع ظاهری آن.
سؤال: بهنظر شما شعر آیینی امروز چه وظیفهای دارد؟ تنها مدح است یا رسالتی اجتماعی هم دارد؟
بیتردید شعر آیینی، رسالتی فراتر از بُعد صرفاً معنوی دارد و جنبههای اجتماعی، سیاسی و دیگر ابعاد زندگی را نیز در بر میگیرد. چرا که وقتی به زندگی اهلبیت علیهمالسلام نگاه میکنیم، درمییابیم که زندگی آن بزرگواران هرگز تکبعدی نبوده است. سیره اهلبیت، ابعاد متنوعی دارد؛ از مسائل اعتقادی گرفته تا موضوعات اجتماعی و سیاسی.
بنابراین، وقتی قصد داریم در شعر آیینی به مدح اهلبیت بپردازیم یا ایشان را به مخاطب معرفی کنیم، باید این چندبعدیبودن را در نظر بگیریم. شناخت و بازتاب سیره اهلبیت در شعر، نیازمند توجه به تمام ابعاد وجودی آنان است و همین نگاه باید در پرداختن به زندگی امروز خودمان هم جاری باشد. شعر آیینی موفق شعری است که این پیوند میان گذشته و امروز، و میان جنبههای مختلف زندگی را حفظ کند.
سؤال: شعر آیینی زنانه چگونه باید باشد؟ بهعنوان یک شاعر زن، چقدر زنبودن بر شعر آیینیتان تأثیر گذاشته؟
به نظر من، زن بودن اولاً لطافت و عاطفه بیشتری به شعر میبخشد و ثانیاً باعث میشود شاعر نگاه دقیقتر و جزئیتری به پدیدهها داشته باشد. یک زن توانایی دیدن جزئیات ظریفتری را دارد؛ مثلاً وقتی واقعهای مانند کربلا را از نگاه یک زن بررسی میکنیم، میتوانیم ابعاد احساسی و انسانی بیشتری را درک کنیم و آنها را در شعر منعکس کنیم.
این ویژگیها بهویژه زمانی آشکار میشود که از زبان شخصیتهایی مثل حضرت زینب سلاماللهعلیها با امام حسین علیهالسلام سخن میگوییم. اگر شاعر زن باشد و خودش نقش خواهر را تجربه کرده باشد، میتواند حس و حال آن موقعیت را با عمق بیشتری به تصویر بکشد و زبان حال را واقعیتر و تأثیرگذارتر در شعر جاری کند. البته، استثناهایی هم وجود دارد، اما در مجموع این نگاه زنانه به شعر، بعد تازهای از عاطفه و دقت را وارد اثر میکند.
با توجه به مناسبت های این روزها، یکی از سروده های خود را برای ما بگویید.
«والله عزیز ذوانتقام»
خودت شوراندی آخر خشم فرزندان رستم را
که از مستی شکستی حرمت این خاک و پرچم را
چه باک از مرگ تا ما تشنهی دیدار دلداریم
که با این تشنه کامیها چشیدیم آب زمزم را
ولی بعد از شهادت همچنان دستان ما باز است
ندیدی ضرب شست ناب طهرانی مقدم را؟
صدای اقتدار ماست یا تو؟ گوش کن قدری
تو که کر میکنی با ادعایت گوش عالم را
غذای غزه روز و شب هراس و بی قراری بود
تو حالا نوش جان کن وعدهای این مشت محکم را
هنوز آن انتقام سخت مانده، انتخابش کن
چه میخواهی؟ چه ماهی؟ فاطمیه یا محرم را..؟
نظرات