به گزارش روابط عمومی، متن این نوشتار بدین شرح است:
امام علی (علیه السلام) در تفسیر آیه شریفه 77 سوره قصص «وَ لا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیا» فرمودند:
"لَا تَنْسَ صِحَّتَکَ وَ قُوَّتَکَ وَ فَرَاغَکَ وَ شَبَابَکَ وَ نَشَاطَکَ؛ تندرستی، و توانایی، و آسایش خاطر، و جوانی، و نشاط خویش را فراموش مکن و با این ها آخرت را به دست آور".
تعریف استرس:
از نظر روان شناسی استرس به این صورت تعریف شده است:
"استرس عبارت است از حالتی از تشویش که زمانیکه حوادث و یا مسئولیتها فراتر از توانائیهای تطابقی فرد باشند به وجود می آید.
استرس عبارت است از :
واكنشهاي رواني، جسماني، هيجاني، و رفتاري انسان به هر تهديد يا فشار درک شده درونی يا محيطي .
در فلسفه های شرقی استرس در واقع به نبود آرامش درونی اطلاق می شود.
در فرهنگ غرب استرس به عنوان از دست دادن کنترل تعریف می گردد.
استرس را می توان آثار منفی فشارها و حوادث زندگی دانست.
استرس فرسودگی بدنی یا عاطفی است که بر اثر مسائل و مشکلات واقعی یا ذهنی پدید می آید.
استرس به مجموعه واکنشهای عمومی انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پیش بینی نشده داخلی و خارجی اطلاق می گردد؛ بدین گونه که هرگاه تعادل داخلی یا خارجی از میان برود، استرس پدید می آید.
همه ما گاهي دچار فشار رواني ميشويم. فشارهاي رواني جزيي ثابت وغيرقابل حذف در زندگي روزمره ما هستند . اين كه ممكن است دچار فشار رواني شويم،خارج از اختيار و كنترل ماست ، ولي مي توان فشار رواني وارد شده به خودمان را كنترل كنيم.
فشار رواني ، فشاري است بيش از حد تحمل فرد ، كه به علت عوامل مختلف بروز مي كند.
انسان زماني كه تحت فشار يا مورد تهديد قرار ميگيرد، سريعاً واكنش دفاعي نشان ميدهد.
واكنش بدن در برابر فشار رواني، پاسخ "جنگ يا گريز" است. در واقع ما يا با فشاررواني مي جنگيم يا از آن فرار مي كنيم. اگر فشار رواني و واكنش هاي مربوط به آن مكرراتفاق بيفتد به سلامت ما لطمه مي زند.
به اين واكنش دفاعي ستيز يا گريز ميگوييم. اين واكنش را از اجدادمان به ارث بردهايم و راز بقاي انسان در همين واكنش است. ستيز يا گريز به اين معناست كه انسان اگر بتواند ميجنگد و اگر نتواند فرار ميكند و به اين ترتيب بقاي نسل انسان تضمين ميشود.
انسان برای آنکه به طرز بهنجاری به کار و کوشش بپردازد، باید کمی فشار روانی را احساس کند. هنگامی که مدتهای دراز زندگانی فرد با سکوت و آرامش همراه میشود، احساس کسالت کرده و به دنبال امور هیجانی میرود.
بررسیها نشان میدهد که فقدان تحریک عادی برای مدتی، پس از یک دوره کوتاه میتواند هم بسیار ناراحتکننده باشد و هم اثرات ژرفی بر رفتار بگذارد. به نظر میرسد برای آنکه دستگاه عصبی درست کار کند بایستی میزان معینی تحریک به آن وارد شود، اما در عین حال فشار روانی شدید یا طولانیمدت دارای اثرهای آسیبزای فیزیولوژیایی و روانشناختی است.
همه فشارهاي رواني بد نيستند؛ فشار رواني را از دو جنبه مي توان بررسي كرد:
- جنبه مثبت (يوسترس )نوعي استرس مثبت و مفيد است. به ما انرژي و انگيزه ميدهد تا مسئوليتهايمان را انجام داده و به اهدافمان برسيم. در حالت يوسترس ما تحت فشار هستيم ولي اين فشار براي ما معني و اهميت دارد مثل تحصيل كردن، ازدواج ، ترفيع شغلي و تغيير شغل از اين دستهاند كه كمك مي كند با تغييرات كنار بياييم و آن ها را بپذيريم ياكمك مي كند تا در موقعيت هاي خاص از عهده وظايف خود برآييم . مثلا درس خواندن بيشتر براي امتحان.
- جنبه هاي منفي (ديسترس )كه باعث مي شود، احساس كنيد ، تسلطي بر خودتان نداريد . اين جنبه دايم سلامت ما را به خطر مي اندازد.يك تجربه مداوم غرق شدن در مسئوليتها است. ديسترس حركت در تونل مشكلات است بيآنكه انتهاي تونل معلوم باشد. مشكلات مالي، تعارض در روابط بينفردي، تعهدات بيش از حد، مديريت يك بيماري مزمن.
در واقع استرس زمانی ایجاد میشود که ما نتوانیم با فشارهای کوچک کنار بیاییم. استرس در افراد مختلف متفاوت است، ممکن است عاملی برای فردی ایجاد استرس کند ولی در فرد دیگر، به هیچ عنوان استرس ایجاد نکند. هر چیزی میتواند جزو این فشار کوچک باشد مثلاً پول، کار، درس و …
زندگى بدون استرس ، خواب و خيال است امّا ، شما مي توانيد استرسها را كنترل ومهار كنيد تا نتوانند زندگى طبيعي شما را مختل کنند .
سبك و شيوه زندگي روزانه ما در بروز طيف وسيعي از بيماري ها مؤثر است.
بايد بدانيم بعد از خداوند قادر و متعال تنها كسي كه مي تواند ما را ياري كند خودمان هستيم و اگر ياد بگيريم چگونه به خود كمك كنيم آنگاه ارايه كنندگان خدمات سلامت شامل پزشكان و مشاوران و روانشناسان متعهد و متخصص و مذهبی هم مي توانند ياريمان دهند.
معمولاً استرس چهار منبع اصلي دارد:
- عوامل محيطي: سروصدا، ترافيك، هواي بد يا حوادث و فجايع طبيعي مانند سیل و زلزله ، آلودگي و جنگ و ...
- عوامل اجتماعي: مشكلات مالي، اختلافات بينفردي، از دست دادن فرد مورد علاقه مان ، کسب مقام و قدرت
- عوامل فيزيولوژيك: بلوغ، بيماري، تصادف، ورزش نكردن، اختلال در خواب، مصرف بیش از حد غذاهای فست فود و نظاير آن.
- افكار: برداشت ما از حوادث، تصميمگيري، نگرش منفي و ترس از مرگ .
تفاوت استرس با اضطراب:
اضطراب، گونه ای از نگرانی و تشویش است که حالتی مبهم دارد و علت آن به طور دقیق مشخص نیست. اضطراب بیشتر آینده نگر است؛ یعنی موضوع نگرانی ما مربوط به یک رویدادی در آینده است؛ اما در استرس معمولا سوژه ما مربوط به اینجا و اکنون است؛ یعنی ما غرق در رویداد هستیم.
استرس، زمانی در ما شکل می گیرد که خواسته ها و انتظارات محیطی یا درونی فراتر از توان، امکانات،منابع و مهارت های ما باشد. در این وضعیت ما دچار حالتی به نام استرس می شویم.
استرس میتواند زمینهساز اضطراب باشد. استرس زیاد و متراکم مسلما میتواند به اضطراب تبدیل شود.
علل وعوامل استرس در اسلام:
یکی ازعوامل مهم استرس، نداشتن تکیه گاه معنوی است زیرا وقتی انسان خدا را فراموش کرد زندگی مادی اش هم دشوار می شود.
1- عدم ارتباط با خدا:
«وَ مَنْ أعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکًا» (کسی که از یاد من روی برگرداند، همانا در زندگی سخت و اضطراب بسر می برد. طه/124)
انسان فطرتاً در جستجوی معبود یکتای خود بوده، اگر از محبوب خود دور بیفتد و با او ارتباط پیدا نکند در اضطراب و ناراحتی بسر برده و هیچ رویدادی جایگزین آن نخواهد شد. انسان در ارتباط با خداوند هیچگاه احساس تنهایی نکرده و در سایه ارتباط با تمام اجزای خلقت و نشانه های خدا همه جا خدا را دیده و او را بزرگترین پشتیبان خود دانسته و همواره با او راز و نیاز می کند، و در سایه این ارتباط به امن ترین و آرام ترین مأمن روحی می تواند دست یابد.
2- بی هویّتی و بی هدفی:
بی هویتی از بزرگ ترین عوامل استرس شمرده می شود. این عامل، بیشتر نتیجه شک و تردیدها و سؤال های رسوخ یافته در ذهن بشر است که به دلیل دوری از حقیقت و فطرت و کناره گیری از دین و معنویّت، بی پاسخ مانده است.
امام صادق(ع) می فرمایند: «دل در سینه آدمی، پرحرکت و بی قرار است و حق را می جوید و فقط وقتی بدان دست یافت، آرام و قرار می یابد. «لکافی، ج 2، ص 421 .»
3- خودبینی و ظلم به خویشتن:
آدمی با انحراف از مسیر ارتباط با معبود خود و توجه صرف به او، به جاده خودبینی و توجه به خویشتن گام نهاده و با معطوف ساختن عواطف فطری به خویشتن، تصویری کاذب با احساس لذتی کاذب تر از حیات خود ساخته که موقتی بوده و با زوال آن موجبات تنیدگی و احساس پوچی برای او فراهم می گردد.
همچنین انسان امکان دارد خودش به نفس خود ظلم کند، یعنی با مسلط ساختن تفکرات و اراده های منفی و شیطانی به روح و روان خود زمینه پیدایش بحرانها و ناهنجاریهای روانی را در وجودش فراهم سازد.
4-ترس و اضطراب :
اضطراب و نگرانی انسان از انگیزه های متضاد او منشأ می گیرند ، چرا که گاه خواسته ها و تمایلاتی دارد که در صورت تحقق یافتن ممکن است او را در معرض بازخواست دیگران قرار دهند ویا در او احساس گناه پدید آورده و پیامد های ناراحت کننده ای به دنبال داشته باشند .ترس و اضطراب ، آرامش انسان را برهم زده و موجب استرس او می شوند .
5- عزت و حرمت نفس کم :
کمبود احساس عزت نفس ،یکی دیگر از علل مهم استرس است. کمال طلبی، نداشتن اعتماد به نفس، اضطراب، حسادت، احساس بی لیاقتی، خشم و رفتارهای خصمانه اغلب ناشی از کمی حرمت نفس هستند. خوشبختانه از آنجا که حرمت نفس ریشه در وجود خود آدمی دارد او می تواند بر آن احاطه داشته و آنرا تحت کنترل خود در آورد.
با توجه به سخنان کسانی که فاقد حرمت نفس هستند می توان دریافت که این عده مدام خود را دست کم گرفته و علت اصلی این امر که این افراد خود را حقیر می بینند این هست که آنها مدام در حال مقایسه خود با دیگرانند. حرمت نفس سالم به ما امکان می دهد به استقبال حوادث استرس آمیز زندگی برویم و مشکلات را موضوعی برای هماورد جوئی در نظر بگیریم و با آن طوری برخورد نکنیم که دایره منفی استرس را دوباره فعال کند. اگر حرمت نفس و روحیه مان ضعیف باشد، رفتاری که اتخاذ می کنیم اغلب غیر مؤثر خواهد بود.
حتی تغییرات جزئی می توانند روی حرمت نفس و توانائی ما در برخورد با استرس اثر بگذارد. می توانند ما را از شخصی ناتوان در برخورد با استرس به شخصی توانمند و مقاوم تبدیل سازند.
در اسلام و بویژه قرآن کریم روش های مقابله با استرس عموماً در داخل سه مجموعه قرار می گیرند که عبارتند از:
1- روشهای شناختی
2- روشهای عاطفی - معنوی
3- روشهای رفتاری
آرامش روانی، گمشده انسان است و انسان با تمام وجود در پی آن است. گاه در تشخیص مصداق، اشتباه می کند و برای نیل به این آب گوارا به دنبال سراب می رود. از دیدگاه دین، یگانه چیزی که می تواند به صورت حقیقی این نیاز را برآورد، اتصال و ارتباط با خداست.
ذهن و روان ما انسان ها همواره گوش به زنگِ علائم خطر است که پیرامون ما وجود دارند و از وقوع رخدادهای ناخوشایند یا آسیب زننده، به ما آگاهی می دهند. فکر تمام انسان های طبیعی، مجهّز به یک مکانیسم (ساز و کارِ) «دور اندیشی» و «پرهیز» است که تا جای ممکن، ما را از گزند عوامل گوناگون، در امان می دارد.
در روند یک حادثه ناخوشایند، نخستین رویداد، عبارت است از «احساس خطر» که موجب تپش قلب، افزایش فشار خون، انقباض عروق پوستی (به صورت رنگ پریدگی صورت)، تندتر شدن سرعت تنفّس و انقباض عضلات اندام ها می شود که در مجموع، بدن را برای مرحله دوم یعنی «گریز» یا «ستیز»، آماده می سازد.
بنا بر این در می یابیم که مکانیسم های احساس خطر که نوعی «هراس» را در آدمی برمی انگیزند، برای بقا و دوام هستی وی ضروری اند. در حقیقت، این مکانیسم ها در تمام جانوران وجود دارند .
استرس طبیعی
باید بدانیم که درصدی از واکنش های بدنی در برابراسترس، واکنش ستیز و گریز بدنی است که نشانه سلامت جسمی شماست؛ چون پیامی که به مغز رسیده، این است که :من در معرض تهدید قرار گرفته ام.
بنا بر این نباید فکر کنید که بدن، دچار واکنش منفی شده است ؛ بلکه بدن در صدد حفظ بقای شماست و بهتر است این نیروی اضافی و بدون استفاده را به سوی کاری هدایت کنید. لذا درصدی از استرس ، طبیعی است و در همه انسان ها به عنوان واکنش طبیعی وجود دارد و باید آن را به نحوی مثبت بپذیرید.
میزان بالای استرس عواقب متعددی دارد از جمله:
کاهش کارایی،تنش درونی،غمگینی،اضطراب،افسردگی،اختلالات جسمی-روانی،اختلالات خواب،فراموشیو کاهش مقاومت بدن،و ابتلا به عفونتهای مکرر، سردرد و... که منجر به استرس ناخوشایند یا منفی می شود.
در حقیقت، هرگاه ذهن ما بر اثر تنش های روانی (استرس ها) و حوادث ناخوشایند و ناگواری هایی که در زندگی، به دفعات برایمان رخ می دهد، از روال عادی خارج شود و حساسیت بیش از حد به رخدادهای آتی و احتمالی پیدا نماید، دچار اضطراب می شویم و کم کم به حالتی می رسیم که فکرمان فقط بر اتفاقات ناگوار یا بیماری های لاعلاج و کشنده گواهی می دهد و آرامش و امنیت در این میان، گم و فراموش می شود. هرچه بیشتر نگران شویم، بیشتر احساس های خطر و هراس به سراغمان می آید و در نتیجه، در جهت افکار مضطربانه می اندیشیم.
برای مقابله با نگرانی ها و استرس ها و فشار روانی چه باید کرد ؟
راهکارهای اسلام برای درمان استرس و کسب آرامش:
الف : راهکارهای شناختی
1- ایمان
ایمان به خداوند، ریشه ها و زمینه های استرس و اضطراب را از میان می برد؛ زیرا دین با دستورات اخلاقی خود، آتش حرص، آز و جاه طلبی را که از عوامل استرس زا هستند؛ فرو می نشاند.
مؤمن از چیزهایی که اکثر مردم از آن می ترسند، مانند مرگ، فقر، بیماری، گرفتاری روزگار و... نمی هراسد. و از آن جا که مصائب را آزمایش الهی می داند و می داند که در برابرش باید صبر کرد، دارای توانایی زیاد در تحمل گرفتاری است.
برخی از دانشمندان و روان شناسان به این عقیده رسیده اند که کسی که واقعا معتقد به مذهب است هرگز گرفتار امراض عصبی نخواهد شد.
کسانی که دلهایشان به نور ایمان روشن گردیده، در عالم جز خیر و صلاح و خوبی نمی بینند، و نظام هستی را نظام احسن می دانند؛ به گونه ای که اگر غیر از این باشد، خلل و ناهنجاری در جهان پدید می آید و این خاصیت ایمان است. کسانی که به مبانی غیبی و خداوند اعتقاد ندارند، دارای نوعی کمبود هستند که موجب عدم تعادل آنان میگردد.
به طور کلی خاصیت ایمان به خدا این است یعنی آرامش و بهداشت روان، بی ایمانی نوعی کمبود است، که به نوبه خود عدم تعادل ایجاد کرده و رنج می آورد. در ایمان خاصیت تغییر و تبدیل وجود دارد که غم و رنج را به لذت و سرور تبدیل می کند.
سازمان بهداشت جهانی آماری منتشر کرده که نشان می دهد آمار خودکشی در هشت کشور اروپایی مخصوصاً سوئیس که ما آنرا کشور نمونه خوشبختی می انگاریم بالاست. این است زندگی کسانی که ایمان خویش را به خدای دانا "رب العالمین" از دست داده اند.
2- تغییر بینش افراد
إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ) (خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملتی را تغییر نمی دهد مگر اینکه خود را تغییر دهند.) رعد /11
تغییر رفتار افراد مستلزم تغییر بینش و تفکرات درونی آنهاست. با تغییر افکار فرد در می یابیم که مشکلاتی که در گذشته سبب اضطراب او می شد، به آن اندازه که او تصور می کرده، حائز اهمیت نبوده و بدین طریق می آزمود که به جای فرار از مشکلات با تغییر دید خود نسبت به آنها از شدت اضطرابش کم گردد.
آن هنگام که فرد در زندگی با مشکلات مواجه می گردد، نوع نگرش وی در سازگاری با آنها مؤثر است؛ با اجتناب ناپذیر دانستن مشکلات فرد خود را برای مقابله با آنها آماده می کند.
آئین های آسمانی و خصوصاً اسلام رهنمودها و تعالیم خود را برای راهنمائی و نجات انسان در قالب آیات متبرکه ارائه نموده است. مراجعه به این تعالیم و عمل به این رهنمودها ، آدمی را در جهت یافتن عواملی که موجبات استرس وی را فراهم می سازند و آشنائی با راهکارهای مقابله با آن ، یاری می نمایند.
قرآن انسان مؤمنی را که در سایه تعالیم انسان ساز اسلام پرورش یافته، در برابر استرسهای گوناگون زندگی مصون می داند. انسانی که واقعیتهای جهان را درک کرده و در آثار الهی بیاندیشد، از بسیاری از آنچه که دیگران می هراسند نخواهد ترسید و حقایق را چنانکه هست خواهد دید و خواهد پذیرفت و انسانی که به مبدأ قدرت مطلقه وابسته بوده و هیچ نیروئی را به جز او مؤثر نمی داند از هیچ عاملی نمی هراسد.
استفاده از باورهای مذهبی در تلاش برای فائق آمدن بر ترس تأثیر بسزائی خواهد داشت. بسیاری از مردم بر این باورند که با مراجعه به اعتقادات مذهبی بهتر می توانند با مشکلات زندگی کنار بیایند.
امام علی(عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به نکته مهمى در مقابله با مشكلات اشاره كرده مى فرمايد:
«هنگامى كه از چيزى (زياد) مى ترسى خود را در آن بيفكن، چرا كه سختى پرهيز از آن از آنچه مى ترسى بيشتر است»، (إِذَا هِبْتَ أَمْراً فَقَعْ فِيهِ، فَإِنَّ شِدَّةَ تَوَقِّيهِ أَعْظَمُ مِمَّا تَخَافُ مِنْهُ).) شرح و تفسير حکمت 175 نهج البلاغه)
بارها اين مطلب تجربه شده است كه انسان هنگامى كه از چيزى مى ترسد پيوسته در اضطراب و پريشانى و ناراحتى است، اما هنگامى كه انسان خود را در آن مى افكند مى بيند بسيار راحت تر از آن بود كه فكر مى كرد. دليل اين مشكل روانى روشن است، زيرا اتا انسان وارد چيزى نشده پيوسته در پريشانى و وحشت به سر مى برد و اى بسا روزها و هفته ها اين درد و رنج ادامه يابد، اما هنگامى كه خود را در آن افكند ممكن است در چند دقيقه پايان يابد.
تا انسان به سراغ مطلبى كه از آن مى ترسد نرود احتمالات گوناگون مى دهد كه بسيارى از آن احتمالات بيش از واقعيتى است كه در آن امر مخوف وجود دارد. به همين دليل درد و رنج انسان افزايش مى يابد. ازاين رو بعضى از علماى اخلاق در كتب اخلاقى براى درمان رذيله ترس پيشنهاد مى كنند انسان در صحنه هاى رعب آور وارد شود، مثلاً بعضى از خوردن دارو يا تزريق آمپول وحشت دارند، اما هنگامى كه چند بار تكرار مى شود وحشت آنها به كلى فرو مى ريزد. يكى از فلسفه هاى انواع تمرين و رزمايش هاى نظامى زدودن آثار ترس از جنگ از دل هاى سربازان و افسران و فرماندهان است.
3- توکل بر خدا
وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیءٍ قَدْراً ) طلاق /3
و کسی که بر خدا توکل نماید، پس او وی را کفایت خواهد کرد، به درستی که خدای متعال امر خود را به انجام خواهد رسانید، که به تحقیق، خدا برای هر چیز اندازه مشخصی را معین و مقرر کرده است.
انسان ها همیشه به دنبال این هستند که امورشان به نحو احسن پیش برود و همیشه در کارهای خود به پیروزی برسند. لذا برای موفقیت خود دست به هر کاری می زنند و از هر کسی که بتواند در موفقیت او موثر باشد، یاری می طلبد. انسان های مضطرب نیز همین گونه اند، این گونه انسان ها وقتی به مشکلی دچار می شوند، برای رفع و حل آن و رسیدن به آرامش به هر کسی روی آورده و از آن کمک می گیرند.
شخص تمام امور خود را به کسی سپرده که از عهدۀ هر کاری بر می آید و آن را بدون هیچ هزینه ای به سر انجام می رساند و او کسی نباشد جز آفریدگارش که به همۀ امور آگاه است.
توکل و واگذاری امور به خداوند باعث می شود که انسان با خیال راحت به امور زندگی خود بپردازد و از حوادث و سرانجامی که برایش رقم می خورد مطمئن باشد، حال آن سرانجام ممکن است در ظاهر برایش خوب یا بد باشد، این اعتماد به نفس آرامش خاصی می دهد.
در همه حال باید به یاد خدا باشیم و بر او توکل نماییم.
خداوند در قرآن کریم می فرماید :
وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکاً )طه /124)
هرکس از یاد من روی گرداند، زندگی تنگ و سختی خواهد داشت .
پیداست که منظور از سختی زندگی، تنگدستی و فقر مادی نیست؛ زیرا ممکن است افرادی بسیار ثروتمند باشند اما با وجود برخورداری از همه امکانات مادی، احساس آرامش روانی نکنند و پیوسته در اضطراب و نگرانی باشند. دلیل این امر هم بسیار واضح است، زیرا کسی که خدا را در زندگی فراموش کرد، چاره ای جز وابستگی به دنیای مادی و بهره گیری از آن ندارد. از سوی دیگر بهره مادی هر فرد، او را راضی نمی کند؛ زیرا به آن مقدار که دست یافته است قانع نیست و در پی بهره بیشتری است و در این راه خود را به حد خاصی محدود نمی کند در نتیجه همواره دچار اضطراب است.
4- اعتقاد به مقدّرات الهی
اعتقاد به مقدرات الهی، فرد را در مواجهه با سختیها یاری می کند. به عبارتی دیگر اعتقاد به حتمی بودن وقوع برخی رویدادها، فرد را از اظهار تأسف و سرزنش خود باز می دارد. رضای قلبی به حوادث حتی ممکن است، آنها را از نظر فرد خوشایند نماید و سازگاری فرد را با حوادث (مثل از دست دادن عزیزان) آسانتر کند.
5- باور به رزاقیت الهی
روزی یکی از نیازهای اساسی انسان است و از این رو معمولا این نگرانی وجود دارد که آینده چه خواهد شد آیا روزی فردا خواهد رسید؟ و .... در این حالت، آینده، تاریک و مبهم ارزیابی می شود و به همراه آن، مشکلاتی از جمله استرس و اضطراب و در نهایت بدبینی به خدا و نگرانی از فردا شکل می گیرد.
ترس و نگرانی اگر به اندازه باشد و از حدّ متعارف نگذرد عامل تحرک برای کسب روزی است، انسان بی خیال ،برای کسب روزی تلاش نخواهد کرد و همین امر، موجب بروز مشکلات فراوانی در زندگی وی خواهد شد. پس نگرانی به اندازۀ کم آن مفید است؛ اما اگر افزایش یابد و از حدّ معمول بگذرد ، به افزایش فشار روانی منجر شده، زندگی را به مخاطره می اندازد.
6- اعتقاد به عدالت الهی
طبق تعالیم اسلامی خداوند خالق و محور هستی است، همه موجودات آفریده اویند و هر چه خیر و نیکی به افراد می رسد از جانب خداست؛ از این رو به نظر فرد مؤمن، وقوع حوادث براساس حکمت است و خالق این جهان به موجودات ستم نمی کند؛ خدا منشاء خیرات و خوبی هاست؛ جهان معنی دار است و انسان بی هدف آفریده نشده. است.
این باور تأثیر بسیار زیادی در نگرش مثبت انسان به جهان به جای می گذارد و موجبات فراهم ساختن عمومی آرامش روانی فرد را سبب می گردد.
امام علی علیه السلام می فرمایند :
إنَّ تَقوَی اللّه دَواءُ دَاءِ قُلوبِکُم، وبَصَرُ عَمی أفئدتِکُم، وشِفاءُ مَرَضِ أجسادِکُم، وصَلاحُ فَسادِ صُدورِکُم، وطَهورُ دَنَسِ أنفُسِکُم، وجَلاءُ عَشا أبصارِکُم، وأمنُ فَزَعِ جَأشِکُم، وضِیاءُ سَوادِ ظُلمَتِکُم.
همانا تقوای خدا داروی درد قلبهای شماست و بینا کننده کوری دلهایتان و شفابخش بیماری جسمهایتان و برطرف کننده تباهی سینههایتان و پاک کننده آلودگی جانهایتان و روشنی بخش ضعف چشمهایتان و فرو نشاننده ترس و اضطراب دلهایتان و زداینده سیاهی ظُلمتتان».
نهج البلاغه، خطبه ص ۱۹۸"
ب : روشهای عاطفی – معنوی
1- ذکر و یاد خدا
ذکر خدا باعث آرامش روح و روان مى گردد و دل انسان تنها با یاد خدا آرام مى گیرد.
همچنین امام علی(ع) فرموده است: «یاد خدا صیقل دهنده سینه ها و مایه آرامش دل هاست.
2- نماز
یکى از مصادیق کامل ذکر خدا «نماز» است و خداوند متعال فلسفه نماز را ظهور یاد خدا در دل ها بیان کرده است: «اَقمِ الصَلوةَ لِذکرى»
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «چه مانعى دارد که چون یکى از شما غم و اندوهى از غم هاى دنیا بر او در آید، وضو بگیرد و به مسجد رود و دو رکعت نماز بخواند و براى رفع اندوه خود، خدا را بخواند؟ مگر نشنیده اید که خداوند مى فرماید: از صبر و نماز یارى بجویید.»
بسیاری از این اضطراب ها بخاطر عدم ارتباط صحیح با خداوند است. اگر ارتباط خودتان را با خداوند درست کنید، خداوند هم آرامش را به قلب شما هدیه میدهد.
انسان پس از نماز بلافاصله به ذکر و دعا می پردازد و این خود به تداوم حالت تمدد اعصاب و آرامش پس از نماز کمک می کند؛ با بازگو کردن مشکلات و ناراحتی ها و مددجوئی از خدا برای حل مشکلات در واقع منجر به رهایی از اضطراب و آرامش روانی می گردد.
3- دعا
دعا همچون باران بهارى است که سرزمین دل ها را سیراب مى کند و آرامش را بر شاخسار روح و جان آدمى ظاهر مى سازد. انسان در دعا، با خداى خود مناجات مى کند و از مشکلاتى که زندگانى او را نگران کرده، به او پناه مى برد. بى تردید، با بازگوکردن مشکلات، حالت آرامش روانى به انسان دست مى دهد و از تشویش خاطر رهایى مى یابد.
هیچ انسانى نیست که گرفتارى و مشکلات در زندگى نداشته باشد. بلاهاى روحى همه انسان ها را تهدید مى کنند. ارتباط با خدا و دعا به درگاه الهى دردها را زایل مى کند و باعث آرامش زندگى مى شود.
امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند: «دعا کن که شفاى همه دردها در دعاست.»
یکى از فیلسوفان روان شناسى، دعا را براى معالجه بیماران، راهى مفید دانسته، مى گوید: «دعا براى معالجات امراض روحى بسیار مؤثر بوده و در نتیجه، صحّت بدنى و جسمى را در پى خواهد داشت.»
الکسیس کارل مى گوید: «دعا، محکم ترین و بالاترین حلّال مشکلات است. تأثیر دعا واقعاً شگفت انگیز است.
قدرت دعا، نشانه آزاد شدن انرژى است; همان طور که به کمک تکنیک هاى عملى، انرژى اتمى را آزاد مى کنند، با استفاده از قدرت دعا و از طریق شگردهاى عملى، مى توان انرژى معنوى را آزاد ساخت. آثار این قدرت انرژى زا بر بسیارى از مردم آشکار است.»
4- گفتن ذکرهای مخصوص در هنگام استرس و ترس
گفتن ذکرهاى و دعاهای مخصوص نیز در کاهش استرس بسیار مفید است.
هر ذکرى از آن نظر که یاد خداست، باعث آرامش است، اما ذکرهاى مخصوصى در روایات آمده اند که داراى خواص ویژه براى از بین بردن حزن و غم هستند که بیان این ذکرها و شرایط آن ها و محدوده آن ها خود بحث مستقل و مفصّلى مى طلبد. در اینجا، فقط به عنوان نمونه روایتى از حضرت باقر(علیه السلام) ذکر مى شود:
حضرت باقر(علیه السلام) مى فرماید: «در ذکر "لا حولَ ولا قوَّةَ الاّ باللّه" شفاى نود و نه درد است که کم ترین آن دردها غم و غصّه است.»
درزمانی که به هر دلیل دچار اضطراب یا نگرانی و دلشوره میشوید ، ذکر و دعای مجرب رفع دلشوره و استرس و اضطراب ذیل را چهارده مرتبه قرائت کنید،دلشوره و اضطراب برطرف میشود. در اثنای ذکر توجه قلبی داشته باشید. این دعا مجرب است.
ما شاءَ الله لا حَولَ وَ لا قوَّهَ إلّا باللهِ العَلِیِّ العَظیم.
همچنین آمده است که فرد برای رفع استرس و دلشوره ، دست راست را روی سینه اش بگذارد و هفت مرتبه آیه ۲۸ شریفه سوره رعد را بخواند . به اذن خداوند تبارک و تعالی احساس آرامشی فوری در شخص ایجاد میشود.
برای افزایش صبر و حوصله و ایجاد آرامش روحی هرچه بیشتر ، قبل از خواب سوره مبارکه عنکبوت را قرائت کند. این عمل نیزمجرب است.
برای دفع ترس و اضطراب و دلهره می توانید آیات چهل و پنجم و چهل و ششم سوره مبارکه الاسراء را که بکار بردن آنها خصوصا به جهت دفع ترس و اضطراب و دلهره و دلشوره و همچنین دفع دشمن بسیار موثر است، قرائت نمود.این آیات شریفه حصاری محکم است:
وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرآنَ جَعَلْنَا بَیْنَکَ وَبَیْنَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ حِجَابًا مَّسْتُورًا ﴿45﴾ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَن یَفْقَهُوهُ وَفِی آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِذَا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْاْ عَلَى أَدْبَارِهِمْ نُفُورًا ﴿46﴾
همچنین در دیگر سوره قرآن آمده است؛ هر کس در هر شب و روز ، سوره جمعه را قرائت نماید از آنچه می ترسد ایمنی می یابد و هر چیز خوفناک و ترسناکی از او دور می شود.
روایت است که : هر کس در قرائت سوره جمعه مداومت ورزد اجر عظیمی نصیب او خواهد شد و از هر چیزی که موجب ترس و خوف اوست ایمن می گردد.
قرآن خواندن ، استغفار گفتن ، روزه ، پرداخت زکات ، شب زنده داری ، سحر خیزی و... از عوامل موثر در کاهش و حذف استرس ها می باشد.
ج : روشهای رفتاری
مهم ترین روش های رفتاری کاهش استرس عبارتند از :
1. کاستن از آروزهای طولانی
2. امیدوار بودن
3. صبر و سعه صدر
4. صله رحم و ارتباط با خانواده
5.محبت کردن
6. شکر گزاری
7. مثبت اندیش: انرژی خود را مدیریت کنید.
شما در هر دقیقه از روز با فرصتهایی رو به رو میشوید که یا از شما انرژی میگیرند یا آن را تجدید میکنند.
روابط منفی، محیطهای منفی، بدگویی و تفکر منفی انرژی شما را تخلیه میکنند.
از سوی دیگر روابط سالم، محیطهای سازنده، تفکر مثبت و شرکت در فعالیتهای نشاطآور، انرژی شما را افزایش میدهند.سالم و فعال نگه داشتن بدن، روشی نتیجه بخش برای تخلیه روح خسته و پرملال است.
تفکرات منفی زندگی انسان را خراب میکنند و روح را از بین میبرند. به جای این افکار بیهوده، نفس عمیق بکشید، پیاده روی کنید و روی مسائل واقعی تمرکز کنید.
8. ورزش و تحرک و تفریح
9. فعالیت های جمعی و اجتماعی
10. خوش اخلاقی
11. ترک گناهان از جمله حسادت. حسد بدن را فرسوده می کند .حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده است:
"حسد جسم را فرتوت و فانی می کند و کینه توزی آدمی را افسرده می کند و سرانجام، همه چیزش را به باد می دهد." (غرر الحکم، ص 6)
12. خدمت به دیگران
نوع دوستی و توفیق خدمت به هم نوعان و هم وطنان خصوصا به قشر محروم ولی محبوب خدا ، استرس ها را کم می کند و به انسان احساس مفید بودن دست می دهد.
موفق و سلامت باشید. تهیه و تدوین : مرکز مشاوره جامعه الزهرا (س)
اصغر اخوی. تیرماه 1404
نظرات