رسانه‌های حوزوی مأموریت دارند روایت درست با محتوای اصیل بسازند / پایه‌ی استحکام «اتحاد مقدس»

مریم اسماعیلی

وحدت کنونی ایرانیان -هرچند در جنگ دوازده‌روزه نمود چشمگیری داشت- در صورت محدود ماندن به «وحدت سلبی» (یعنی صرفاً دور هم جمع شدن در برابر دشمن مشترک) پایدار نخواهد بود و برای تبدیل این وحدت به ظرفیتی راهبردی و ماندگار، باید حول ارزش‌های بنیادین مشترک از جمله ایرانی‌ بودن، اسلام و وفاداری به انقلاب بازتعریف شود.

به گزارش روابط عمومی، خانم مریم اسماعیلی در گفت‌وگویی تحلیلی با اشاره به تأکیدات اخیر مقام معظم رهبری بر «اتحاد مقدس»، بر این نکته تأکید کرد که وحدت کنونی ایرانیان -هرچند در جنگ دوازده‌روزه نمود چشمگیری داشت- در صورت محدود ماندن به «وحدت سلبی» (یعنی صرفاً دور هم جمع شدن در برابر دشمن مشترک)، پایدار نخواهد بود.

وی خاطرنشان کرد که برای تبدیل این وحدت به ظرفیتی راهبردی و ماندگار، باید حول ارزش‌های بنیادین مشترک از جمله ایرانی‌بودن، اسلام و وفاداری به انقلاب بازتعریف شود.

اسماعیلی با اشاره به تشدید جنگ نرم دشمن و کوتاه‌شدن فواصل فتنه‌ها، هشدار داد که دشمن با رویکرد «تفرقه‌اندازی و حکومت کردن»، در تلاش برای نفوذ به درون جامعه است. در این راستا، وی نقش رسانه‌های دینی و حوزوی را در تقویت «روایت درست» و «روایت اول» حیاتی دانست و تأکید کرد که موفقیت در جهاد تبیین و جهاد کبیر، مستلزم تقویت جهاد اکبر -یعنی غلبه بر نفس و منیت‌های فردی- است.

همچنین، وی با اشاره به ظرفیت جوانان و بانوان طلبه در تولید محتوای رسانه‌ای مؤثر، خواستار تکیه بر منابع اصیل اسلامی مانند قرآن، نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه شد و یادآور گردید که اتحاد مقدس نباید صرفاً ابزاری دفاعی، بلکه ظرفیتی فعال و تهاجمی برای تولید ارزش‌های جمعی باشد.

برای آگاهی هرچه بیشتر، شما را به خواندن مشروح این گفت و گو دعوت می کنیم:

سؤال: هدف ما از این گفت و گو بررسی و بازخوانی بیانات و رهنمودهای اخیر مقام معظم رهبری است، به‌ویژه آن‌که ایشان بار دیگر بر «اتحاد مقدس» تأکید فرمودند. به نظر شما چه ضرورت‌هایی در این مقطع زمانی سبب شده است که حضرت آقا مجدداً بر این موضوع تأکید کنند و سه گروه مردم، مسئولان و نیروهای مسلح را در شکل‌گیری و تحقق این مهم، موظف کنند؟

در جنگ دوازده‌روزه، وحدت ایرانیان را به‌خوبی مشاهده کردیم؛ به‌نظر من، این واقعه نسخه‌ای دوم از دوران دفاع مقدس بود و شاید حتی در برخی جهات، از برخی حالات دوران هشت‌ساله دفاع مقدس نیز وحدت و همدلی بیشتری داشت که ما در آن زمان نیز درک کردیم.

این وحدت حول چه محوری شکل گرفت؟ نه حول دشمن مشترک؛ بلکه افرادی از قشرها، تیپ‌ها، اندیشه‌ها و سبک‌های متفاوت، گرد هم آمدند و اعلام کردند که در برابر دشمن مشترک ایران، می‌خواهیم بایستیم. البته این نوع وحدت را می‌توان «وحدت سلبی» دانست که شاید اثرگذاری فوری داشته باشد، اما در صورتی که تهدید دشمن تغییر کند یا ساختارهای کشور دگرگون شود، این نوع وحدت پایداری نخواهد داشت.

* الزامات حفظ و ماندگاری وحدت ملت ایران

برای ماندگاری این وحدت، لازم است که مولفه‌های ایجابی نیز به آن افزوده شود تا در مجموع، سرمایه‌ای پایدار برای کشور فراهم گردد. اگر بخواهیم به وحدت به‌عنوان یک نگاه راهبردی نگریست، باید دریابیم که نتیجه‌ی این نگاه، متفاوت از نتیجه‌ی نگاه تاکتیکی است. نگاه راهبردی، هم‌تنیده با اعتقادات، عزت و کرامت انسانی است و فراتر از سیاست و منافع آنی قرار دارد؛ در حالی که نگاه تاکتیکی، صرفاً به موقعیت‌های گذرا و موقتی می‌پردازد و مثلاً تنها برای دفع یک تهدید فوری به کار می‌رود.

در حالتی که ما مشاهده می‌کنیم، این «اتحاد مقدس» که حضرت آقا فرمودند، ریشه در تاریخ ایران دارد و هرگاه ایرانیان حول ارزش‌های مشترک گرد هم آمده‌اند و تجمیع صورت گرفته، اتفاقات بسیار خوبی رقم خورده و پایدار بوده است. در دوره‌های مختلف تاریخ ایران، این ویژگی «قدسی بودن» و «راهبردی بودن» وحدت، به ما یادآوری شده است. از این رو، یکی از وظایف ماست که ارزش‌های بنیادین مشترک را شناسایی کرده و حول آن‌ها، به‌صورت ایجابی، وحدت را رقم بزنیم.

* دشمن هرگز ما را رها نمی کند

اکنون، چرا حضرت آقا این بحث را مطرح فرمودند؟ به‌نظر می‌رسد که صرفاً وحدت سلبی کافی نبوده است. دشمن نیز ما را رها نمی‌کند؛ یعنی این‌گونه نیست که یک‌بار حمله‌ای صورت گیرد و پس از آن تمام شود. بلکه طی بیش از چهل سال گذشته، دشمن برنامه‌ریزی‌های گسترده‌ای در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و فرهنگی داشته و جنگ چندجانبه‌ای را علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده است. قطعاً دشمن بیکار نخواهد نشست و ننشسته است.

در گذشته، مثلاً هر ده سال یک‌بار بحرانی را راه‌اندازی می‌کرد، اما امروزه این فاصله به دو یا سه سال کاهش یافته است؛ یعنی حتی فتنه‌انگیزی‌ها و بحران‌های جدید با فواصل کوتاه‌تری رخ می‌دهند. این امر نشان‌دهنده‌ی قدرت جمهوری اسلامی و در عین حال، عصبانیت دشمن است که احساس می‌کند به پایان عمر خود نزدیک شده و همچنان مجبور است که «الغریق یتشبث بکل حشیش»؛ یعنی هر راهی را که می‌بیند، طی می‌کند تا به اهداف خود دست یابد.

* ما باید پیروزی های خود را هم نقد کنیم!

از سوی دیگر، دشمن سیاست «تفرقه‌اندازی و حکومت کردن» را در پیش گرفته است. اگر ما حتی پیروزی‌های خود را نیز به چالش بکشیم — علاوه بر اینکه در شکست‌ها عبرت‌آموزی وجود دارد و هر شکست، پلی به سوی موفقیت است — با این زیرکی که حتی موفقیت‌های خود را نقد کنیم، پیروزی‌های آتی‌مان گسترده‌تر، عمیق‌تر، دقیق‌تر و پایدارتر خواهد بود.

اینکه در این زمان، با وجود موفقیت‌های جمهوری اسلامی در جنگ دوازده‌روزه، بحث «اتحاد مقدس» مطرح می‌شود، به این معناست که نباید غرور بگیریم و از ماجراهایی مانند «تنگه در جنگ احد» درس بگیریم. باید هوشیار باشیم، نقاط ضعف و باگ‌های موجود را شناسایی کنیم و همه این‌ها تنها از طریق همدلی و اتحاد حاصل می‌شود. در این اتحاد نیز باید نگاه قدسی داشت؛ یعنی این مسئله صرفاً یک بحث تاکتیکی نیست، بلکه مقوله‌ای است که باید نسبت آن را با ارزش‌های بنیادین مشترک‌مان سنجید.

حفظ و تربیت این اتحاد مقدس در شرایطی که — به تعبیر مقامات سیاسی و نظامی — هنوز در حالت «آتش‌بس» قرار داریم (یعنی نه جنگ کامل و نه صلح کامل، بلکه وضعیتی بینابینی)، الزامات و بایسته‌های خاص خود را دارد. از منظر رسانه‌ای نیز، همان‌طور که حضرت آقا فرموده‌اند، «جنگ اصلی امروز، جنگ روایت‌هاست» و اینکه چه کسی در این جنگ روانی یا جنگ نرم، ضربه‌ی اول و ضربه‌ی کاری را وارد کند، اهمیت بسیاری دارد. به نظر شما، در این شرایط، وظیفه‌ی اصلی رسانه‌ها، اعم از رسانه‌های دینی و حوزوی مانند خبرگزاری حوزه و سایر رسانه‌هایی که نسبت به مبانی انقلاب، فرمایشات رهبری، واقعه‌ی انقلاب و ارزش‌های جامعه‌ی اسلامی حساسیت دارند چیست؟ به‌ویژه در این بازه‌ی زمانی که همچنان خطر تهدید دشمن وجود دارد و نیاز مضاعفی به تقویت این وحدت بر اساس چارچوب‌های قدسی مذکور داریم.

* برخی گمان می کنند با وجود گروه های سیاسی متنوع «وحدت» ممکن نیست

در این زمینه، شاید برخی تصور کنند که با وجود گروه‌های سیاسی متنوع، اتحاد اصلاً امکان‌پذیر نیست. شاید برخی چنین فکر کنند که این سؤال خود، نشان‌دهنده‌ی بی‌امیدی است. در پاسخ به این پرسش باید گفت: ما افرادی که در ایران زندگی می‌کنیم، یا انقلابی و مسلمان هستیم یا حداقل ایرانی. در هر صورت، همگی ایرانی هستیم و وجه اشتراک اصلی‌مان، ایرانی‌بودن است. ضمن اینکه درصد بسیار بالایی از ایرانیان، مسلمان و بخش قابل توجهی از آنان نیز مسلمان انقلابی هستند. بنابراین، اگر اشتراکات را در نظر بگیریم، کار بسیار آسان‌تر خواهد شد و مهم‌ترین نکته، همان ایرانی‌بودن است.

اگر زمینه‌هایی فراهم کنیم که افراد بتوانند با یکدیگر گفت‌وگو کنند — همان‌طور که در مفهوم «جهاد تبیین» آمده است — نه تنها مسئولان باید مباحث را بیان کنند، بلکه باید گفت‌وگوهایی صورت گیرد که بتوانیم گفتمان‌های مشترکی را شکل دهیم و گفتمان‌سازی کنیم. متأسفانه، این گفت‌وگوی بین اقوام، گروه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در میان ایرانیان، تا حدی ضعیف بوده و نیازمند تقویت است.

در تدریس‌های دانشگاهی‌ام به دانشجویان می‌گویم که شما هم عینیت دارید و هم ذهنیت. شما با ذهنیتی خاص، قیافه‌ی من را می‌بینید، تیپم را تفسیر می‌کنید و بر اساس برداشت‌های پیشین‌تان، به من نگاه می‌کنید؛ اما من از شما می‌خواهم که ابتدا آن ذهنیت را کنار بگذارید و به عینیت من توجه کنید: من چه کسی هستم و چگونه با شما صحبت می‌کنم؟ اگر این‌گونه باشید، نگاه شما در ابتدای ترم و پایان ترم، متفاوت خواهد بود.

* باید برای نسل جوان گوش شنوا باشیم

چرا این تغییر رخ می‌دهد؟ به این دلیل که ما با دانشجویان گفت‌وگو می‌کنیم؛ هم زمینه‌ی شنیدن را برای آنان فراهم می‌کنم و هم اینکه خودم نیز گوش‌شنوای خوبی هستم. این رابطه، دوطرفه است؛ نه اینکه صرفاً من سخن بگویم و دانشجو تنها گوش کند. من نیز حرف‌های آنان را می‌شنوم و حتی برخی از آنان می‌گویند: «سؤالات خطرناکی می‌پرسیدیم، اما استاد جواب می‌داد.» این ظرفیت، باید در طلاب و اساتید حوزه نیز بسیار بالا باشد. تحمل دیدگاه مخالف به این معنا نیست که از اصول خود عقبنشینی کنیم؛ بلکه ما پای اصول خود ایستاده‌ایم و دانشگاهیان نیز این را به‌خوبی می‌دانند که استاد از اصولش دست بر نمی‌دارد. من با وجود اصولی که دارم و از آن‌ها عقبنشینی نمی‌کنم، چه از ارادتی که به انقلاب و اسلام دارم و چه از ارزش‌هایی که برای خودم قائل هستم، سعی می‌کنم شنونده‌ی خوبی برای نسل جوان باشم؛ چرا که این شنونده‌بودن، کار را بسیار پیش می‌برد و افراد را به‌تدریج جذب جبهه‌ی انقلاب می‌کند.

چرا برخی در «طرف مقابل» جبهه‌ی انقلاب قرار می‌گیرند؟ به این دلیل که شناخت کافی از این جبهه وجود نداشته و زمینه‌ی شنیده‌شدن و شنیدن فراهم نشده است. اما اگر ما چنین زمینه‌ای را ایجاد کنیم، همان‌طور که حضرت آقا فرموده‌اند: «دل متعلق به این جبهه است»، به این جمله نیز بسیار اعتقاد دارم؛ زیرا جوانان ما فطرت‌های پاکی دارند و اگر ما به فطرت آنان ارتباط برقرار کنیم و شنونده‌ی خوبی باشیم، همگی جان خود را برای انقلاب و ایران فدا خواهند کرد.

سؤال: شاید یکی از مشکلات ما در سال‌های اخیر به‌ویژه در حوادث فتنه‌ سال 1401، در شیوه‌ی استدلال و اقناع رسانه‌ای بوده است. چرا که بخش مهمی از این جنگ، در بستر رسانه‌ها و فضای مجازی شکل گرفت. با توجه به اینکه شما یک چهره‌ی حوزوی هستید که در دانشگاه نیز فعالیت دارید و در حوزه‌ی هدایت تحصیلی و آموزشی دانشجویان حضور مؤثری دارید، به نظر شما اقناع رسانه‌ای چگونه باید شکل گیرد؟ لطفاً از تجربه‌ی خودتان نیز در ارتباط با طیف‌های مختلف بفرمایید.

نخستین مسئله ای که درباره‌ی اقناع رسانه‌ای باید توجه داشت، همان‌طور که حضرت آقا مکرراً فرموده‌اند، هم «روایت اول» و هم «روایت درست» اهمیت دارد و ما باید به این دو توجه ویژه‌ای داشته باشیم. دوم این که هرچند دست ما تا حدی بسته است؛ به این معنی که ما نمی‌توانیم از هر روشی در رسانه استفاده کنیم. دروغ، شایعه‌پراکنی و مسائل مشابه، برای ما حرام و غیراخلاقی است و نمی‌توانیم از آن‌ها بهره ببریم، اما همان فطرت پاک مردم، ده‌ها برابر این روش‌ها تأثیرگذار است.

همچنین نباید از اینکه جوانان با سؤالات مختلف مواجه شوند، بترسیم. حضرت آقا بارها تأکید فرموده‌اند که ایمانی که با آفتاب و مهتاب آزمایش نشده و با سؤالات مختلف روبه‌رو نشده، ارزش چندانی ندارد. ما نباید از این بترسیم که شاید ایمان جوانان از دست برود؛ چرا که چنین ایمانی، فایده‌ای ندارد. ایمان باید آن‌قدر قوی باشد که همان‌گونه که در مورد شهید حجتی گفته شد، «سرش را ببرند، ایمانش باقی بماند». این قدرت در هر جوانی وجود دارد و ما فقط باید از آن به‌درستی استفاده کنیم؛ یعنی از طریق همدلی، ایجاد زمینه برای شنیده‌شدن و بهره‌گیری از خود جوانان.

* در دفاع مقدس به جوانان مسئولیت واگذار می شد

اگر ما همانند دوران جنگ تحمیلی عمل کنیم -که از کودکان دوازده‌وسیزده‌ساله تا افراد کهنسال در جبهه حضور داشتند- می‌توانیم از این ظرفیت بهره ببریم. آن‌ها چه کار می‌کردند؟ کودکان دوازده‌وسیزده‌ساله کنار فرماندهان رشد می‌کردند؛ چرا؟ چون به آن‌ها مسئولیت داده می‌شد. اگر ما نخواهیم که تمام مسئولیت‌ها بر دوش خودمان باشد و به جوان‌گرایی که در بیانیه‌ی گام دوم انقلاب نیز مطرح شده و حضرت آقا بر آن تأکید فراوان داشته‌اند توجه کنیم، باید به جوانان و حتی نوجوانان مسئولیت بسپاریم و عرصه‌ای برای عرضه‌ی توانایی‌های آنان فراهم کنیم.

در همین حوزه‌ی رسانه نیز، اگر این افراد در تولید محتوا مشارکت کنند، هم تربیت می‌شوند و هم رسانه‌ی مؤثری خواهیم داشت؛ چرا که مواد اولیه‌ی آن‌ها یعنی قرآن، حدیث، نهج‌البلاغه و صحیفه‌ی سجادیه را ما در اختیارشان قرار می‌دهیم.

تجربه‌ی من این بوده که سعی کردم در طول ترم، انس دانشجویان را با نهج‌البلاغه و صحیفه‌ی سجادیه افزایش دهم. برای این منظور، برخی از خطبه‌ها و نامه‌های نهج‌البلاغه را به‌عنوان پروژه‌های تحقیقاتی به آنان سپردم تا مطالعه کرده و گزارش ارائه دهند. آن‌ها این کار را انجام دادند و گزارش‌هایی ارائه نمودند.

شاید کسی بگوید که آن‌ها فقط به‌خاطر نمره این کار را کرده‌اند؛ اما نه. حتی کسانی که پس از دریافت نمره، در ابتدا علاقه‌ای به این موضوعات نداشتند، پس از پایان ترم شروع به مطالعه کردند و سؤالاتی مطرح کردند. برخی از این افراد که در نگاه اول از جهت فکری و ظاهری در نقطه‌ی مقابل قرار داشتند، امروزه قرآن و نهج‌البلاغه می‌خوانند، البته نه به‌صورت روخوانی سریع، بلکه به‌دنبال یافتن پاسخ سؤالات درونی خود و پاسخ‌گویی به فطرت خود هستند.

نکته‌ی دیگری که برای عملیاتی‌کردن «اتحاد مقدس» بسیار مهم است، مسئله‌ی ولایت‌پذیری است. برخی افراد که من آن‌ها را «خودکارشناس‌پندار» می‌نامم همواره در حال تفسیر و تبصره‌گذاری بر سخنان حضرت آقا هستند، در حالی که سخنان ایشان بسیار شفاف و روشن است و نیازی به تفسیرهای اضافی ندارد. این افراد همواره سعی می‌کنند منیت‌ها و تصورات شخصی خود را به سخنان رهبری تزریق کنند، در حالی که اگر ما دقیق‌تر به سخنان حضرت آقا توجه کنیم و منیت‌های خود را کنار بگذاریم، بسیار زودتر به نتیجه خواهیم رسید و نیازی به تفسیرهای شخصی نخواهیم داشت.

* جهاد اصغر و اکبر، مقدمه ای برای جهاد کبیر و جهاد تبیین هستند

در مورد دفاع مقدس، چهار نوع جهاد را یادداشت کرده‌ام: جهاد اصغر، جهاد اکبر، جهاد کبیر و جهاد تبیین. نباید به هر تلاشی «جهاد» گفت؛ بلکه جهاد، تلاشی است که در برابر دشمن صورت می‌گیرد. در جهاد اصغر (دوران دفاع مقدس)، آنچه باعث پیروزی شد، همان «جهاد اکبر» بود؛ یعنی آنچه حضرت آقا فرمودند: «پا گذاشتن روی سیم‌خاردار نفس». در جهاد کبیر نیز، بر اساس آیه‌ی ۵۲ سوره‌ی فرقان: «فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا»، برخی مفسران گفته‌اند که منظور «مجاهدت با قرآن» است، اما حضرت آقا تصریح فرموده‌اند که منظور، «عدم اطاعت از کافران» است.

برای موفقیت در جهاد کبیر و جهاد تبیین نیز، باید به راز دفاع مقدس یعنی جهاد اکبر بازگردیم. اگر ما جهاد اکبر را جدی بگیریم، در جهاد کبیر و جهاد تبیین نیز موفق خواهیم بود. در این راستا، وظیفه‌ی حوزویان در جهاد اکبر سنگین‌تر است؛ زیرا منیت‌ها باید کنار گذاشته شوند. گاهی افراد با عباراتی مانند «این طرح من است»، «این موسسه‌ی من است»، «این شاگرد من است»، «این استاد من است»، مانع از شکل‌گیری همدلی و وحدت می‌شوند. منیت، ریشه در جهاد اکبر دارد. اگر ما در جهاد اکبر قوی باشیم، همان‌گونه که در جهاد اصغر پیروز شدیم، در جهاد کبیر و جهاد تبیین نیز پیروز خواهیم بود.

بنابراین، اولین گامی که حوزویان باید در این مسیر بردارند، مبتنی بر دو نکته است: اول، جهاد اکبر و دوم، تمرین ولایت‌پذیری که البته برای تحقق ولایت‌پذیری نیز، جهاد اکبر باید تقویت شود.

سؤال: حضرت آقا چند وقت پیش گله‌ای از برخی مجموعه‌های حوزوی داشتند که تبلیغ باید جدی‌تر گرفته شود. در حوزه‌ی تولید محتوای رسانه‌ای در مباحث تبلیغی، با استفاده از ابزارها و شیوه‌های مدرن که تأثیرگذاری بالایی داشته باشد، به نظر شما بانوان طلبه تا چه اندازه می‌توانند در تولید محتوای مؤثر رسانه‌ای موفق باشند؟

در عرصه‌ی تولید محتوای رسانه‌ای، اولین نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد، عمق و دقت محتوایی است که قرار است به رسانه تبدیل شود. گاهی به‌خاطر بی‌توجهی یا کم‌توجهی به قرآن، حدیث و منابع حوزوی، حتی اگر کاری از نظر ساختار رسانه‌ای و تکنیکی بسیار عالی باشد، تأثیر چندانی نخواهد داشت؛ زیرا محتوای آن عمیق و دقیق نیست. بانوان طلبه، اگر مطالعه‌ی جدی‌تری در منابع دینی داشته باشند و به این تصور نیفتند که «چون می‌خواهم کار رسانه‌ای انجام دهم، کافی است درس‌ها را پاس کنم». تسلط بر قرآن، حدیث، نهج‌البلاغه و صحیفه‌ی سجادیه باید بسیار قوی‌تر باشد. امام سجاد (ع) در خفقان، با دعا، نیروی انسانی تربیت می‌کردند. هر دعایی که در صحیفه‌ی سجادیه آمده، برای تربیت مخاطب و پاسخ‌گویی به نیازهای مبلغان، طراحی شده است.

* نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه؛ سلاح‌های فراموش‌شده‌ی جنگ روایت‌ها

در مورد جایگاه نهج‌البلاغه نیز باید گفت که آن‌قدر مهم است که برخی از دانشجویان امروز اصلاً نمی‌دانند که قبل از انقلاب، داشتن نهج‌البلاغه جرم محسوب می‌شد. وقتی من می‌گویم که در اصفهان، پدرم نهج‌البلاغه را زیر موزاییکی در حیاط خانه پنهان می‌کرد تا اگر مأموران ساواک وارد شوند، نتوانند آن را پیدا کنند، برای بسیاری از دانشجویان عجیب است. شاه آن‌قدر هوشیار بود که می‌دانست نهج‌البلاغه، مانیفست مبارزه با ظلم است و هر کسی که آن را داشته باشد، مجرم است. پس چرا امروز از آن به‌خوبی استفاده نمی‌کنیم تا بدانیم چگونه با ظلم و نظام سلطه مبارزه کنیم؟

اگر ما به‌عنوان کسانی که قرار است در حوزه‌ی رسانه فعالیت کنیم، نهج‌البلاغه، قرآن و صحیفه را به زبان روز و با شیوه‌های رسانه‌ای به مخاطب منتقل کنیم، موفق خواهیم بود. گاهی در دوره‌ها و کارگاه‌های مختلف، اطلاعات زیادی جمع‌آوری می‌کنیم، اما غافل از این هستیم که هر آنچه نیاز داریم، در قرآن، نهج‌البلاغه و صحیفه‌ی سجادیه موجود است. رمز موفقیت، سعادت و پیروزی بر دشمن، همه در این منابع آمده و به‌صورت نقطه‌زن و دقیق بیان شده است. اگر ما با شنوندگی خوب و تمرکز بر مباحث قرآنی و حدیثی، به‌صورت تیمی و گروهی پیش برویم، ارائه‌ی این مفاهیم به‌صورت رسانه‌ای دشوار نخواهد بود؛ چرا که جوانان ما تسلط کافی بر تکنیک‌های رسانه‌ای دارند و تنها چیزی که نیاز دارند، محتوای درست و عمیق است.

* وحدت صرفا ابزاری دفاعی در برابر دشمنان نیست!

در این راستا، باید توجه داشت که ما نباید از وحدت صرفاً به‌عنوان ابزاری دفاعی استفاده کنیم؛ بلکه باید آن را به‌عنوان ظرفیتی فعال و تهاجمی در نظر بگیریم که بتواند به‌سوی دشمن حرکت کند و ارزش‌های جمعی را تولید نماید.

تصویر خبر

Related Post :

Share post:

Comments

Leave a Reply

ارتباط با جامعة الزهرا(س)

  • نشانی: قم، سالاریه، بلوار بوعلی
  • مرکز تلفن: ۳۲۱۱۲۰۰۰
  • دورنگار: ۳۲۹۲۵۱۱۰
  • صندوق پستی: ۳۷۱۸۵۳۴۹۳
  • کد پستی: ۳۷۱۶۹۱۶۶۴۵